جنبش رئالیسم

رئالیسم (Realism) جنبشی است که در پی تغییر اوضاع اجتماعی و در واکنش به افراط افرادی در رمانتیسم و رویا پردازی پا به عرصه ظهور گذاشت. در واقع رئالیست‌ها (واقع گرایان) همان افرادی بودند که از رقیق بودن احساسات در هنر و ادبیات به ستوه آمده بودند و خواهان کمی واقعیت و یا تمام آن در خلق یک اثر هنری و ادبی بودند.
در حالی که باور اصلی یک ایده‌آلیست این است که ادراکات ذهن انسان اصل، و هرچیز غیر از آن فرعی است. یعنی هرچیز خارج از ذهن انسان را در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار می‌دهند، چرا که اگر تصورات ذهنی شخص نباشد و اگر شخص نباشد که همه آن‌چه در جهان است را درک کند، جهان بی معناست و گویی وجود ندارد! ولی یک رئالیست اصلا با این فرضیه به صلح نمی‌رسد! از نظر واقع‌گرایان جهان هستی به هرحال وجود دارد و به کار خود ادامه خواهد داد و این اصلا ربطی به ذهن انسان و وجود یا عدم وجود او ندارد! به طور کلی، رئالیست‌ها برای جهان هویت و وجودی مستقل از ذهن قائل می‌شوند و آن‌ را واقعی می‌دانند.

ادامه مقاله را مطالعه کنید


اگر از این منظر به قضیه نگاه کنیم، انسانی را نمی‌توان یافت که در بطن خود رئالیست نباشد. حتی همان ایده‌آلیست‌ها نیز در واقعیت، زمانی که از جهان خارج صحبت می‌کنند آن را موجود فرض کرده‌اند.
شاید بتوان طرفداران رئالیسم را نوعی کنشگر اجتماعی دانست زیرا آن‌ها در پی " هنر برای هنر" نبودند! آن‌ها هنر را در خدمت چیزی فراتر از خیال و وهم می‌خواستند و برای هنر نقشی فراتر از بیان آمال درونی قائل شدند. در حقیقت، واقع‌گرایان و بنیان‌گذاران رئالیسم، خواهان به تصویر کشیدن واقعیت همانگونه که هست، بودند. باور آن‌ها بر این بود که زمانی که هرج و مرج و آشوب، زندگی اجتماعی، سیاسی و واقعیت را فراگرفته، درست نیست جام باده در دست گرفت و آن‌قدر از توهم و خیال نوشت که انگار واقعیت وجود ندارد!
رئالیسم کم کم راه خود را به تمام عرصه‌های هنری باز کرد. ادبیات، سینما، نقاشی، شعر، موسیقی و معماری همه دوره‌ای را تحت تاثیر این مکتب سپری کرده‌اند و هنوز هم ردپای آن با قدرت تمام در آثار هنرمندان مشهود است.
در این نوشتار به طور مختصر به رئالیسم در ادبیات خواهیم پرداخت و آغاز و اوج آن را در آثار مشهور نویسندگان در دوره‌های مختلف بررسی می‌کنیم.

 

رئالیسم ادبی

انوره دو بالزاک
همانطور که گفتیم مکتب رئالیسم در برابر "ایده‌آلیسم" و "رمانتیسم" قد علم کرد. شروع این جریان در ادبیات را باید در فرانسه جست‌و‌جو کرد. در پی افراط کردن در بیان احساسات هنرمندان رمانتیک، پیوند آن‌ها کم کم با دنیای واقعی قطع شد و هرچه‌قدر بیشتر در تخیلات فرو می‌رفتند، واقعیات اطراف نیز برایشان کم رنگ‌تر می‌شد و این خود زنگ خطری بود که منجر به جرقه‌های ابتدایی رئالیسم در فرانسه شد. چیزی در حدود اواخر قرن 18 و اوایل سده 19.
در آن زمان هنرمندانی بودند که می‌خواستند هنرشان را در راستای به تصویر کشیدن خوب و بد جامعه به کار بگیرند، و به همین منظور شروع به خلق آثاری کردند که چهره‌ زندگی واقعی را به صورت داشتند، مشکلات و مسائل اجتماعی را مطرح می‌نمودند و در آن‌ها خبری از ساخت و پرداخت‌های رمانتیسم نبود. هر آن‌چه را می‌دیدند و حس می‌کردند بدون هیچ رحمی از قلمشان تراوش می‌شد و بر کاغذ نقش می‌بست. از طرفی دیگر به شعرها به اندازه رمان اهمیت داده نمی‌شد.
سردمدار این جریان "کمدی انسانی" اثر انوره دو بالزاک است که در ادبیات به عنوان پیشوای مکتب رئالیسم شناخته می‌شود. او در کمدی انسانی به تشریح جامعه پاریس در قرن 19 پرداخته است. یک بازآفرینی صادقانه از مشاهدات او! در واقع آثار بالزاک پیشرو این امر بودند، او بر این باور بود که مجاز نیست درمورد کسی یا چیزی که ندیده و لمس نکرده بنویسد!
کمدی انسانی مجموعه‌ای است از رمان‌های دنباله‌دار بالزاک در سال‌های 1830 تا 1856، که در آن اوضاع فرانسه و جامعه پاریس را در زمان بازگشت بوربون‌ها به سلطنت فرانسه و سلطنت ژوئیه فرانسه  به رشته تحریر در‌آورده‌است.
پس از آن به اثری می‌رسیم که آن را با عنوان " کتاب مقدس رئالیسم" یاد می‌کنند، کتابی با نام " مادام بواری" اثر نویسنده معروف سبک رئالیسم، گوستاو فلوبر! کتابی که در نهایت رئالیسم بودن یک اثر قرار دارد.

 

رئالیسم

 

رمان های معروف "سرخ و سیاه" و " گردنبند" اثر استاندال و گی دومو پاسان ( به ترتیب) نیز از آثار معروف ادبیات رئالیست فرانسه هستند. گی دومو پاسان در نوشتن داستان‌های کوتاه رئالیستی ماهر بود.

 

رئالیسم ادبی در روسیه

رمان‌های رئالیست روسی برای بسیاری از ما نام آشناتر از رمان‌های فرانسوی هستند. آغاز مکتب هنری رئالیسم ادبی روسیه، کتاب " شنل" است! اثر نیکلای گوگول. این کتاب برای اولین بار در سال 1842 منتشر شد. این داستان طنزآلود به حدی بر ادبیات فرانسه تاثیرگذار بوده است که داستایوفسکی درباره آن گفته : «ما همه از شنل گوگول درآمده‌ایم.»
لئون تولستوی نیز نویسنده‌ای ماهر و چیره‌دست است که با آثاری مثل "جنگ و صلح"، "آناکارنینا" و "رستاخیز"، رئالیسم را تثبیت نموده و بهترین آثار واقع‌گرایانه را خلق کرده‌است.

ادبیات رئال
از طرفی به دیده برخی " فئودور داستایوفسکی" از نوابغ سبک رئالیسم است که دیگر همتایی نخواهد داشت. کسی که با خلق " جنایت و مکافات"، توانست رئالیسم روانکاوانه را به تصویر بکشد و تعاملی میان درون یک شخصیت و اجتماع برقرار کندو به سراغ روح و روان رئالیسم برود! از طرفی شاهکار "برادران کارامازوف" را پدید آورد که مشاهیری چون زیگموند فروید و آلبرت انیشتین آن را مورد بررسی و تحسین فراوان قرار داده‌اند.
ماکسیم گورکی نیز با کتاب "تلخ و بینوا" به شهرت زیادی دست یافت. آثار ماکسیم گورکی از دید دیگری به رئالیسم ادبی پر و بال می‌دهد. او در آثار خود به طور موشکافانه شرایط  انسان‌های طرد شده و خلافکاری را مورد بررسی قرار می‌دهد که اوضاع اجتماعی آن‌ها و جامعه، مسئول زوال آن‌هاست و در ذات خویش خلافکار نیستند.
البته در روسیه مواردی را هم داریم که به طور مستقیم یک قشر را مورد انتقاد قرار داده است و از رئالیسم در راستای ایجاد نماد استفاده شده‌است. کتاب "ابلوموف" اثر گنچاروف را می‌توان اینگونه رمانی قلمداد کرد. در این کتاب اشراف قرن نوزدهم روسیه به عنوان نمادی از خمودی و تن‌پروری به تصویر کشیده شده‌اند و در آن از بیانی هجوآمیز برای رساند مطلب استفاده شده‌است. ابلوموف نمونه‌ای از رئالیسم ادبی انتقادی است که واکنش مثبت مشاهیر زیادی را در پی داشت. برای مثال داستایوفسکی آن را زاده ذهنی سرشار می‌داند، تولستوی آن را شاهکار بزرگ ادبی خطاب می‌کند و دکتر غلامحسین ساعدی با اشاره به این کتاب می‌گوید  گنچاروف در دنیای دیکتاتوری سیاسی، بزرگترین کتاب را نوشته‌است.


رئالیسم ادبی در ایران

رئالیسم ادبی در ایران
پس از مشروطه، رمان‌هایی با مضامین اجتماعی و سیاسی در ایران منتشر شد که این سرآغاز رئالیسم در ادبیات ایران بود. از مواردی که نویسندگان آثار ایرانی به طرز ویژه و مشهودی به آن اشاره کرده‌اند، اوضاع زنان در جامعه بوده و تیرگی‌هایی که نصیب این قشر می‌شده است را به خوبی به تصویر کشیده‌اند.
پیشگام این جریان، رمان "تهران مخوف" اثر مشفق کاظمی است. از دیگر رمان‌های رئالیست ایرانی می‌توان به آثار رو‌به‌رو اشاره کرد :جای خالی سلوچ و کلیدر نوشته محمود دولت آبادی. مدیر مدرسه، نوشته جلال آل احمد. حاجی آقا، با قلم صادق هدایت. چشم‌هایش از بزرگ علوی. سووشون، اثر سیمین دانشور. شوهر آهو خانم، نوشته علی‌ محمد افغانی.

رئالیسم ادبی در ویکی پدیا

صفحه هنر رئالیسم در سایت موزه متروپولیتن نیویورک